شب ششم؛ «زنی در برلین»*

تبخند

این صندل رسوایی، نطقیست ته کفشم!

بایگانی

آخرین مطالب

۹۷/۰۶/۳۱
آدم های بدون سر

۹۷/۰۶/۲۲
من ژاپنی نیستم!

۹۷/۰۶/۲۲
پژمان

۹۷/۰۴/۲۵
بگو بگو...

۹۷/۰۴/۰۷
به کجا بگریزم؟

۹۷/۰۳/۲۴
حکمت های غمگین 5

۹۶/۱۱/۳۰
گزارش یک تدریس از پیش تعیین شده

۹۶/۱۱/۲۸
خوب، بد، زشت

۹۶/۱۱/۰۷
خوشه های خشم

۹۶/۱۱/۰۳
«من هیجان زده شدن آدم ها برای چیزی را دوست دارم. زیباست»*

شب ششم؛ «زنی در برلین»*

يكشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۴۰ ق.ظ

* نام آلبوم طراحی های بی ناموسی!

۹۶/۰۵/۰۱

نظرات (۶)

۰۱ مرداد ۹۶ ، ۰۳:۴۳

حضرت کازیمو

کی کشیده اینو؟

پاسخ:
بنده حقیر سراپا تقصیر

۰۱ مرداد ۹۶ ، ۰۳:۴۶

حضرت کازیمو

بابا نقاش، بابا آل‌پاچینو

پاسخ:
نه نه رئال مادریدم :))

۰۱ مرداد ۹۶ ، ۰۳:۵۷

نعنای وَشی

هیچ چیز به اندازه کشیدنِ اروتیک جات برام جذاب نیس:)) . خیلی خوبه .

پاسخ:
درود خدایان بر شما باد، نعنای وشی! :))

۰۱ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۵۶

پـــــر ی

خدا مرگم بده، شب های بعدی چی میشه یعنی :)

شبهای اول بهتر بود ها، قابل پخش بود :)

به دور از شوخی قشنگه خیلی

پاسخ:
بعد میای میگی ما گر ز سر بریده میترسیدیم و اینا :))
چاکریم

۰۲ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۱۷

پـــــر ی

له هر حال بازم میگم

ما را ز سر بریده می ترسانی؟ :)

پاسخ:
باشه باشه فراموش نمیکنم این حرفتو :))

۰۶ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۰۹

tahi :D

اگر توی کامنتا ذکر نکرده بودین که اثر خودتونه فکر میکردم کپی کردین و اینا D:

پاسخ:
قدیم که میخواستم پیکاسو رو اذیت کنم نقاشی میکشیدم میگفتم کار پیکاسوئه! همش ناراحت میشد ازم :)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد