تبخند




این صندل رسوایی، نطقیست ته کفشم!



از نان تا مشروطه (1)

سه شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۵ ب.ظ


«امروز با دستور محمد علی میرزا در دکانهای نانوایی چراغ روشن گردانیده و بهای نان را کم کردند، چون سال ها در آذربایجان نان گران و کمیاب و خود مایه دل آزردگی مردم شده بود محمد علی میرزا می خواست با کاستن از بهای آن از مردم دلجویی کند و از گرایش ایشان به کوشندگان جلوگیرد و کوشندگان خواست او را دریافته و به محمد علی میرزا چنین پاسخ دادند: «درخواست ما ارزانی نان نیست، ما مشروطه می خواهیم»»


+ فاصله نان تا مشروطه همون خلاء عمیقیه که در شعور عده زیادی از حاکمان دلقک مآب وجود داشته (و داره)...



تاریخ مشروطه ایران/ سید احمد کسروی/ ص158

نظرات  (۴)

ولی الان درخواست مردم واقعا ارزانی نانه. حقوق هاشون رو هم میخواهند. اگه زحمتی نیست :|

شیکم گشنه "صبوری کردن" حالیش نمیشه حتی اگه اخبار شبکه یک بگه
پاسخ:
در موعد مناسب دستخطی از اینجانب به تقریر در می اوریم  در فقره «ارزانی نان» و «حقوق هاشون رو هم میخواهند» که اهالی از عرش حضور مبارک پادشاه اسلام پناه خلدالله سلطانه استدعا نموده اند به مهر ملوکانه می رسانیم و امر می فرماییم در اختیار قرار گیرد. همگی دعاگوی دولت و ملت باشید و بدانید طرف توجه ملوکانه ما هستید :))


ارزونی نون شاید کمتر از یک هزارم چیزی بود که مشروطه با خودش آورد. اون موقع هم اگه فقر بیشتر از الان نبود، کمتر نبود... اما نکته ای که باید بهش دقت داشت اینه که همینهایی که میگی الان درخواستشون واقعا ارزونی نون و حقوق هاشونه، با شکم گرسنه دقیقا دارن صبوری می کن که بنظر می رسه صبوری حالیشونه! نظر اخبار شبکه یک رو در موردشون نمی دونم! هرچند هنوز نفهمیدم که چرا بحث حال رو به میون آوری و مردم الان رو مثال زدی. فکر کردم شاید خواستی مقایسه کنی اینا رو گفتم.
  • ر. کازیمودو
  • خلائق را از مشروطه سودای کباب بود از این رو به نان قناعت نورزیدند... 

    پاسخ:
    بله طبقه های اجتماعی پایین بنظر چنین سوداهای زیادی رو سر دارن و قسمت تلخ داستان قناعتیه که بعد از رسیدن به کباب می ورزن!
    خواستم فضای سورئال ایجاد کنم مثلا :|

    +دست ملوکانه درد نکنه :د
    پاسخ:
    من فضارو کوبیسمی کردم فکر کنم! :D

    +نوکّر پوکّرم د:
  • پرستو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
  • نکنه شمام تاریخ خوندین؟ من تاریخ خوندم. خوشحالم که از کتاب های تاریخی مطلب گذاشتین، ما ایرانیا خیلی تاریخمون رو نمیشناسیم.
    پاسخ:
    نه معماری می خونم من.  بله متاسفانه همینطوره. البته این رو هم باید کنار سایر چیزهایی که نمیشناسیم بذاریم : )

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی