تبخند




این صندل رسوایی، نطقیست ته کفشم!



یک صحنه‌ی کوچک

چهارشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۳۲ ب.ظ


«از این سر تا آن سر رودخانه را بگردید، کسی را پیدا نمی کنید که بتواند بهتر از من غرق شود»



مغروق/ آنتوان چخوف

  • ۹۴/۰۷/۲۹

آنتوان چخوف

نظرات  (۷)

شده ماه محرم سرت سلامت فاطمه(س)،مه اشک است و ماتم سرت سلامت فاطمه (س)؛خون روان از دوعین است، مه قتل حسین(ع)است.
چه خوب بود :)
پاسخ:
: )

«بنده خودم را در آب می اندازم و جنابعالی از تماشای منظره غرق شدن یک آدم مستفیض می شوید. این نمایش بیش از آنکه غم انگیز باشد، با توجه به ویژگی ها و جنبه خنده آورش، مسخره آمیز است... جناب تاجر باشی، حالا اجازه بفرمایید نمایش را شروع کنم»
منو گفته ها. ماها که چیزی نداریم واسه از دست دادن راحت غرق میشیم بدون تقلا برای نجات!
پاسخ:
ای بابا. نفرماید. من شرمسار می شم از خوندن این نظرات : ))
داره من ‍وُ می‌گه
:|
پاسخ:
بیخیاااالل : ))
  • عم قزی جون ツ
  • شنا قورباغه!

    بلدی ک؟


    یاد اهنگ چاوشی افتادم,پس من چرا غرق شدم,تهران ک دریا نداره..

    پاسخ:
    من؟ وای می؟

    چاووشی گوش نمی دم...
    :) 
    پاسخ:
    : )
    سلام ناصر عزیز حالت خوبه سالار؟
    روبراهی ایشالا؟
    ممم باید داستان رو بخونم... ولی نخونده نظرم رو بگم فعلا. به نظرم خیلی از غرق شدنهای آدما نمایشیه... فیلمه. نه که الکی غرق شن نه واقعی خودشون رو غرق می کنن چون از عکس العمل اطرافیان و بینندگان نمایش در لحظاتی که دارن غرق می شن لذت می برن... شاید!
    پاسخ:
    سلامنعلیکم
    نوکرم : ))

    یه جور گداییه انگار. گدایی محبت مثلا. گدایی توجه. تو دهن من اینطوری اومد

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی