تبخند




این صندل رسوایی، نطقیست ته کفشم!



حرف هایی هست که

جمعه, ۱۰ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۸ ب.ظ


روستاهایی را در استان خودم می شناسم که در آنها زنان [شاید به اندازه مردها] کار می کنند، هیزم جمع می کنند، نان می پزند،  غذا درست می کنند، به حیوانات رسیدگی می کنند، از کودکان مراقبت می کنند، در زراعت کمک می کنند و....  صورتشان در آفتاب سوخته، زیر چشم ها و پیشانیشان چروک برداشته، پوست دست هایشان پینه بسته و ناخن هایشان رگه رگه شده ...

و زنانی را می شناسم با گونه ها و باسن های پروتز شده، ناخن های بلند لاک زده، رژ های قرمز و نارنجی، موهای بلوند و شرابی،  شلوارهای تنگ و کوتاه که تجربه هیچ کدام از این رنج ها را ندارند  و دائما از حقوق زن ها و بی عدالتی ها حرف می زنند...
اما کدام یک از زنان رنج دیده سخنی گفته؟ کدام یک دست خاکی زن روستایی را در دست گرفته و دردی از او کم کرده؟ اصلا چه چیزی می بیند؟ یا شاید بهتر باشد بپرسم چه چیزی نشانشان می دهند؟

نه. هیچ یک از این ها ناگزیر نیست. این ها همه برای خود است [مرد و زن چه فرقی دارد؟ هر که به فکر خویش است]. آدمی که رنج ندیده نمی تواند کمکی باشد برای رنج دیده.

برای من هیچ انسانی روی کره زمین ترحم برانگیزتر از این آدم ها نیستند.


+ لازم می دانم بگویم این مطلب نه برای آن بود که بخواهم توجه قشری را به خودم جلب کنم [با توجه به مخاطبانم که بیشتر دختران و زنان هستند] و نه نشان از طرفداری ام از حقوق زنان [و از این دست بازی های بیخود] است و نه برائت نامه و نه هیچ چیز دیگری.
این مطلب تنها برای زنان رنج دیده ای بود که به چشم خود دیدمشان. برای زنانی که نه من آن ها را می شناختم و نه آن ها من را...

  • ۹۴/۰۷/۱۰

نظرات  (۸)

  • رضا فاطمی
  • حرف هایتان یک واقعیت هست...
    همانطور که عنوان وبتان گفته...تلخند..
    چرا که خیلی ها خودشون رو با لبخند بالاتر از این افراد و قشر پرتلاش و سختی کش می دونن...
    قبول دارم حرفات را ..
    تاریخ پر از زن هایی که تنهایی درد کشیدند و هیج کس نفهمید ...
    اره خب همیشه کسی درد رو میفهمه ک کشیده باشه یا دیده باشه.
    چون کسیکه رنج دیده یاد گرفته ک سختی چیه و کمک چقد میتونه خوب باشه.
    یه استادی داشتیم ک میگفت وقتی یه آدمی میاد و از شما کمک میخواد این یه فرصت واسه شماس ک یه حس خوب بدست بیارین از طریق کمک کردن بهش،وگرنه بعد تو یکی دیگه بهش کمک خواهد کرد.فقط تویی ک فرصتتو از دست میدی.

    نشن ازین هستش که ادم گاهی نیاز داره خیلی از مطالب رو بنویسه تو وبلاگش تا شاید حالش بهتر شه :)
  • خانوم ِ لبخند :)
  • وقتی دو قدم با کفش اونا راه نرفتیم چطوری میخوایم حق شونو بگیریم و چین و چروک های روی دست شونو درک کنیم؟
  • آناهــیــ ـــتا
  • اون دسته ی دوم چیز دیگه ای واسه پر کردن وقت بیکاریشون گیر نیووردن گفتن شهلا خانوم عضو این کمپین شده مام بشیم تا چش فامیل دراد
    تو اون روستاها این مردها هستن که شاید به اندازه ی زن ها کار می کنن. 
    من فعال حقوق زنان با اون شکل و شمایلی که توصیف کردی به عمرم ندیدم. اتفاقا اون هایی که من دیدم اون قدر وقت ندارن به خودشون برسن که تو دهن یک عده افتاده که کلا چون زشتن و جذابیت ظاهری ندارن میرن دنبال این کارها و حرف ها، به همین سو چراغ
    در ضمن ناصر جان یک سری حقوق اون قدر ابتدایی و مسلم هستن که لازم نیس آدم حتما رنج کشیده یا یاری دهنده باشه تا مستحق باشه

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی