تبخند




این صندل رسوایی، نطقیست ته کفشم!



ما، برای همشه، منتفی...

جمعه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۴۰ ب.ظ

چند ماه پیش زن چهل و هفت ساله نکایی برای رسیدن به محل کارش در ساری از خانه خارج می شود... در راه راننده مسیرش را تغییر می دهد و بدون توجه به اعتراض های این خانوم به راهش ادامه می دهد...  این خانوم خودش را از ماشین به بیرون پرت می کند و بخاطر شدت ضربه وارده قطع نخاع می شود. بعد از دو ماه و نیم بستری بودن در بیمارستان، اوایل امسال فوت می کند...


اواسط اردیبهشت ماه، زن جوانی برای رفتن به دندانپزشکی از میاندرود به سمت ساری حرکت می کند... پس از هفده روز بی خبری،  جنازه تکه تکه شده این زن در یکی از جنگل های اطراف نکا پیدا می شود... 


چند روی می شود که خبر قتل دختر دیگری در شهر پیچیده است...

یک زندگی، چند زندگی، چندین زندگی، به همین سادگی سیاه می شود، به خاک فرو می افتد، و ما به سادگی، به خیالمان خوشخوشانه مان در زندگی می غوریم. و به شکرانه اش، بر مزار اینان خطابه تدفین می خوانیم. بی خبر زانکه؛ "همساز، سایه سانانند"...


  • ۹۴/۰۳/۲۹

نظرات  (۶)

دومی رو خبرشو خوندم و عکساشو دسدم ، خیلی تلخ بود :(
پاسخ:
خیلی، خیلی
چقدر ناامنی واقعا متاسفم. و جالب اینه که همیشه برای زنها این اتفاقات بد می افته. نیروی انتظامی هم که درگیر حجابه حتما:(
پاسخ:
جالب نیست اصلا.
تورخدا نگاه کن. عنوان مطلبی که خبرگزاری ها واسه خبر اول گذاشتن اینه:
معصومه فولادب بانوی مازندرانی که در راه حفظ عفاف کشته شد.

آخرشم اینو نوشتن:
پاداش مجاهد شهید در راه خدا بزرگ‌تر از پاداش عفیف و پاکدامنی نیست که قدرت برگناه دارد اما آلوده نمی‌شود، همانا عفیف و پاکدامن فرشته‌ای از فرشته‌های خداوند است. «حکمت474 نهج‌البلاغه»


 ملتم که... بعله خب!
  • آبان ابانی
  • چند روز پیش  دوخبر اول را خوانده بودم ..و بعد هی فکر کردم چرا این همه نا امنی زیاد شده است ..فکر کردم حالا زن هایی ان شهر  همان حسی را دارند که مردم شهر من تو ماجرای اسید پاشی داشتند ..ترس ...ترس ..و هیچ کس پاسخ گویی تر س همیشگی زن بودن نیست ..
    چقدر زیاد نوشتم ..
    پاسخ:
    نمی دونم... واقعا چه پاسخی می شه به کسی که چنین اتفاقی براش افتاد داد؟ چه جوابی میشه به فرزندانش داد؟ نمی دونم
    چه تلخ... عنوان وبلاگ به این پست خیلی میومد :(
    پاسخ:
    عنوانو میخوام عوض کنم، چیزی نمی رسه به ذهنم
  • خانوم ِ لبخند :)
  • حال انسانیت خوش نیست این روزها... اما خب وقتی جواب دندان شکنی براش نیست، چه میشه کرد،؟ 
    طفلک خانواده هاشون :(
    پاسخ:
    اگه همیشه اینطور فکر کنیم که کاری نمیشه کرد، قطعا هیچ وقت هیچ اتفاقی نمی افته...
    : (
  • نیمه سیب سقراطی
  • این خبرها ، این پست ها ، این واقعیت ها درد داره ... درد ...
    پاسخ:
    خدا کنه روزی خالی از این واقعیت ها بشیم...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">