واسه ما(من و تو٬ در همین حدی که از اینجا میشناسمت) که خلقیاتمون پیرمردیه و این روحیات این جوونای حالا رو برنمیتابیم، این کلیدر بهترینه. وقتی میگه قند را به دلِ انگشت گرفت، وقتی از شبگردیهای ماهدرویش نگونبخت میگه، اصلا همین که یلهی گوسفندارو توصیف میکنه. اون روح شرقی منو جلا میده.
از همه مهمتر، این سرگشتگی خودم رو تو هیچ شخصیت داستانی دیگهای انقدر دقیق و ملموس ندیده بودم که توی کاراکتر نادعلی نشون داده شده.
پاسخ:
موافقم باهات شدید. واسه ما که نمی دونیم دنبال چی می گردیم ولی خوب می دونیم که این عشقای دم دستی راضیمون نمی کنه خوندنش حال می ده به نادعلی هنوز نرسیدم. الان فرصت نمی شه بخونمش چند روزه : )
تو عشق و عاشقیاش نمون. کلی چیز دیگه هم داره٬ جنون٬ حماسه٬ طنز٬ سیاست٬ فقر و غیره... محمود از هر موضوعی تونسته٬ یه چیزی زده تنگِ کار. مثه خود زندگی که همه چی داره. واس همین باهاش خیلی حال کردم
و دیگه اینکه زودتر کلیدر 2 رو بذار تا من بیام ورِ دلت یه خورده عقده واگشایم :))
پاسخ:
البته یکم حوصله سربر شده از بس توضییح میده. سه صفحه میگه که چار خط از توش در آد. نظامیم اینجوری نبود!