به تیزی داش آکل تو اون شب تنها * یا به ورکشاپ معماریِ مویت سوگند
مدتیه که یه سری ورکشاپ های معماری مد شده که علاوه بر تعجب عمومی ای که «ورکشاپ های معماری مد شده» با خودش به همراه داره،
آدم رو تا انتها در حیرتی فرو می بره که فرد مذکور دلش می خواد تا آخر عمر
تو حیرتش بمونه و دیگه بیرون نیاد و این بی آبرویی ها، رسوایی ها،
سواستفاده ها و سقوط شعور انسانی رو نبینه. برای آشنایی با چند تا از این
ژانگولر ها (که پدیده های قرن معماری ایران هم در بعضیشون حضور دارن!!) به
نمونه های زیر توجه کنید:
+ ورکشاپ «ریخت زدایی ازدحامی»
هفت جلسه 1میلیون و 200 هزار تومن
(تفسیر عنوان در سطح سواد من نیست، نمی فهمم ینی چی!)
+ بازدید معمارانه از شهر فرودگاهی امام خمینی
هزینه: 550 هزار تومن
(ورکشاپ بعدی ما: تور معمارانه سفر به توالت های عمومی شهر جهت استخراج کهن الگوهای کیهانی و اسطوره ای از چاه بست های نفهته زیر
تپه های عظیم مدفوع شهروندان، هزینه نهصد هزار تومن)
+ ورکشاپ : no design
8 جلسه 36 ساعت
هزینه: 980 هزار تومان
(آقا نو دیزاین. جان مادرت نو دیزاین. اونجای دیزاینو دیگه پاره کردی. ول کن)
+ ورکشاپ «معماری به دشمن نیاز دارد»
4 جلسه 12 ساعت 280 هزار تومان
(با توجه به اینکه اریک اوون ماس خیلی شناخته شده نیس همینقدر بسشه، ارزونتر بگیم بیشتر بیان)
+ آموزش راینو و گرس هاپر با رویکرد فبریکیشن
مبانی الگوریتم نویسی در طراحی معماری با استفاده از پلاگین گرس هاپر
12 جلسه 36 ساعت. 650 تومن
(بخدا منم نمی دونم فبریکشن چیچیه و چه درد ما می خوره اما بنظر می رسه در عصر حاضر گرس هاپر بعنوان کلید حل تمام مشکلات جامعه معماری قلمداد میشه)
+ هفتمین سخنرانی از مجموعه تاک واک. با حضور ارتی مارکوپولو در ایران. موضوع سخنرانی: طراحی برای شهری پاسخگو
پنج شنبه ساعت 15. هزینه ثبت نام: 900 هزار تومان
(مارکوپولو از یونان چه آوردی؟ طراحی شهری پاسخگو آورده ام.قابا ذکره که شهر پیش از اینکه پاسخ بگه باید یاد بگیره که چطور سخن بگه که با یاری خدا در آینده ای نزدیک ورکشاپ شهر سخنگو رو هم برگزار می کنم و تجربیاتمو باهاتون شیر می کنم. بعله ما تو یونان شهرامون حرف می زنن عین شما که کفتراتون روپایی می زنن )
+ آقای پیتر ترامر (کی هست حالا؟) هم از ینگه دنیا تشریف میارن حرف هایی
می زنن که در هیچ کتابی وجود نداره. سقراط زنده هستن ایشون. پونصد تومن بریزین به حساب ساعت یازده
الی هجده تشریف بیارین در خدمتیم.
+ سو رئالیسم و معماری. 1 و 600 یادتون نره بچه ها. نه که الان دیگه رئالمون خداس دیگه کم کم بریم سورئالو فتح کنیم!
(رئال که خداس بهر حال)نقله که یک روز مرحوم هیچکاک داشت رد می شد که جانداری رو دید که از خیابان عبور می کرد. مرحوم سرش رو از شیشه بیرون آورد و داد زد: کجا می ری جاندار؟ و جاندار پاسخ داد: می رم تا در ورکشاپ تخصصی دیوار ها برای که گریه می کنند شرکت کنم. تازه ترین ورکشاپ کانون عنخواران معاصره. مرحوم هیچکاک با مشاهده این صحنه خیلی ناراحت شد و راهش رو کشید و رفت. اما شبِ اون روز شبانه و در خفا به کانون عنخواران معاصر می ره و با تبر همه ورکشاپ ها رو تیکه تیکه می کنه و بعد تبر رو میده به استنلی کوبریک تا جک نیکلسون در فیلم شاین ازش استفاده کنه. و هنگام بازگشت طبق عادت همیگشی سرش رو از شیشه ماشین بیرون میاره و فریاد میزنه: پسر جون فرار کن، جون خودتو نجات بده اما شب بود و کسی توی خیابون نبود که صداشو بشنوه...
* شبیه بولدوزرم حمله ور به هر چیزی/ کیوسک دریافت
- ۹۵/۱۰/۱۱