تبخند




این صندل رسوایی، نطقیست ته کفشم!



بدبینی

چهارشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۱۵ ب.ظ


همین روزاست که راه بیفتم وسط خیابون خِر اولین نفریو که دیدم بچسبم و تا تابلوی جفت گیری ممنوعِ راهنمایی و رانندگی خر کشش کنم پشتشو بکوبم به میله تابلو و داد بزنم: «عوضی! با من مشکلی داری که نگام می کنی؟»... و فقط خدا می دونه، خدا می دونه، خدا می دونه که چه بلایی سرش میارم اگه بگه «آره»


  • ۹۴/۱۱/۱۴

نظرات  (۳)

  • مــــــــ. یــ.مــ
  • :|
    بعله‌
    کاملا مشخصه که از ازدواج ِ کسانی که همدوره ی شما بودن یا کوچکتر از شما 
    بسیار لذت میبرید:))
    پاسخ:
    : )
    اوه، نه، خیلی با منظورم فاصله داشت
     فکر کنم باید عنوانو عوض کنم


    + آره، الان بهتر شد
  • سیده زهرا میم
  • اینکه من منظور پست رو نفهمیدم یعنی خنگم ؟ :|
    پاسخ:
    قطعا همچین معنی ای نداره :))
  • مــــــــ. یــ.مــ
  • :))))
    حالا شد 
    پاسخ:
    :))))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی