تبخند




این صندل رسوایی، نطقیست ته کفشم!



شب شد ساقیا

پنجشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۷ ب.ظ


در خنده های سرخ چغندر، حباب را

با سایه های روشن شبدر کباب کن !

پندار کوزه را

از صبح تا به حال

در بوسه گاه تلخ اقاقی خراب کن

ظهر است ساقیا

قدحی پر شراب کن



زرویی نصرآباد

نظرات  (۲)

به به :)
پاسخ:
بهُ به :)))))
  • عم قزی جون ツ
  • دو خط اول عایا واقعا مروبط ب همین شعره؟؟
    دو خط اول رو ک میخونم میخوام بگم خدا شفا بده ، ولی خو بقیه ش قشنگه!


    چغندرشون چقد شاده ک میخنده ، خوش ب حالشون!
    البته خیلی هم خوش ب حال نیستن ، حباب میخورن. ما هم هوا البته!


    البته الان عصره ساقیا
    پاسخ:
    آره واسه همینه شعره. طولانیه شعرش :)

    اون کوکیا رو من می خورم؟

    اینجا که شبه الان :دی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی