تبخند




این صندل رسوایی، نطقیست ته کفشم!



انتخاب

پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۴ ب.ظ


فرض کنید هواپیماای با 500 مسافر بر فراز آسمان دچار نقص فنی شده است. موتورهای هواپیما از کار افتاده است و خلبان هیچ گونه کنترلی بر حرکت هواپیما ندارد. و هواپیما با سرعت بسمت یک منطقه مسکونی در حال سقوط است. برخورد هواپیما با این منطقه منجر به ایجاد خسارت های جانی زیادی خواهد شد. بنظر شما کدام تصمیم درست است؛ اجازه بدهیم این هواپیما در منطقه مسکونی سقوط بکند و افراد زیادی علاوه بر مسافران از بین بروند یا آنکه هواپیما را پیش از نزدیک شدن به منطقه مسکونی در آسمان با موشک منهدم کنیم؟

چه چیزی باعث می شود که آدم های مختلف در این مورد تصمیم های متفاوتی را اتخاذ کنند؟ ذهن انسان ها چه تفاوتی باهم دارد؟ چه کسی می تواند مشخص کند تصمیم اول درست است یا تصمیم دوم. توجه کنید سرنوشت این هواپیما -و انسان ها- تحت فرمان شماست. اگر راه اول را انتخاب کنید علاوه بر پانصد مسافر انسان های دیگری هم کشته می شوند [و به بی تفاوتی در قبال جان انسان های دیگر محکوم می شوید] و اگر راه دوم را انتخاب کنید شخصا فرمان مرگ 500 انسان بیگناه را داده اید.

این مسئله را فراموش نکنید که شما کمتر از چند دقیقه برای انتخابتان فرصت دارید.

  • ۹۴/۰۴/۱۸

نظرات  (۱۹)

  • رضا فاطمی
  • ای بابا تو هم تو این گرما مغز مارو آتیش نزن...
    چه می دونیم..
    دعای فرج میخونیم دیگه...
     چیکار کنیم تو بگووو....
    پاسخ:
    باید از مراجع درخواست کنیم یه بخش به رساله هاشون اضافه کنن به نام "نوافل سقوط" مثلا د:
  • نیمه سیب سقراطی
  • یه فیلم این جوری دیده بودم که طرف تصمیم گرفت دو تا موشک بفرسته! 
    ولی اگه من بودم بهش فرصت میدادم که شاید بتونه درست فرود بیاد و به جاش دستور میدادم شهر رو تخلیه کنن!!! 
    پاسخ:
    شما فقط چند دقیقه فرصت دارین... بذا من شرایطو تغییر بدم. برق و تلفن قطعه و نمی شه به ساکنین منطقه هشدار داد، تا نزدیک ترین فرودگاه نیم ساعت زمانه و تا شعاع 100 کیلومتری هیچ منطقه خالی از سکنه ای وجود نداره و اصلا خلبان بیهوش شد تمام سیستم های ارتباطی هواپیما با خارج قطع شد و بنزینشونم داره تموم میشه تازه... فکر می کنم الان بهتر شد د:
  • رضا فاطمی
  • اینم میشه...
    چرا به ذهنم نرسید...
    ):::
    پاسخ:
    چون گرمه هوا :))
    ممار مارو با دهن روزه درگیر نکن:دی
    راه نداره بریم توو خاکی سقوط کنیم؟:/
    اون دعای فرج بالا عالی بود:))
    پاسخ:
    ذهنتونم روزس؟ د:
    نه، به هیچ وجه، حتی شما

    د::
    من راه دومو انتخاب میکردم.

    یه فیلم ژاپنی بود بعد سه نفر وسط یه گروه دشمن قرار گرفته بودن و کلی اطلاعات داشتن که اگه دست دشمن میفتاد همه ی مملکت رو میتونست بگیره. بعد خودشون گفتن که ما رو بزنید . نخست وزیر هم فرمانو صادر کرد و با یک بمب خیلی خفن که خیلی بردش زیاد بود و دشمن رو هم میزد اون سه نفرو کشتن. پسر ِ یکیشون همونجا بود. نخست وزیره به پسره گفت من همیشه تو تاریخ کشورم گناهکار میمونم ولی برام مهم نیست فقط از تو عذر میخوام.
    خیلی تاثیر گذار بود!! الان اشکام داره میریزه!! :)))))) =)))

    خب بسه دیگه خیلی سخنرانی کردم کمک کنید از منبر بیام پایین! :دی
    پاسخ:
    من هنوز نمی دونم کدوم راهو انتخاب می کردم. خیلی با خودم فکر کردم ولی نتیجه نداشت

    تو هم موع اجری فرمان باید یه همچین نطقی داشته باشی. از صندلی های برج مراقبت منبری می سازن و تو میری بالای منبر با صدایی رسا این جمله رو به همه می گی. آخرشم اینقدر حرف می زنی فرصت نمیشه دستورت اجرا بشه هواپیما سقوط می کنه د:
    این موقعیت خیلی سخته ، تو ابعاد کوچیکترش تو زندگی شخصیمون پیش میاد وقتایی که نه راه پیش داری نه پس. 
    اه گشنه م شد :/
    پاسخ:
    تو یه پست دیگه میگم که چرا این مطلبو گذاشتم
    خواهش می کنم دیگه فکر نکن. بذار گرسنگیت در همین حد بمونه د:
    اگه من قرار باشه تصمیم بگیرم، ترجیح میدم خدا اون دنیا جواب 500 نفر+ مردم منطقه مسکونی رو بده که چرا عمر ما رو زود گرفتی تا اینکه خودم بخوام جواب 500 نفر تو هواپیما رو بدم اون دنیا...
    من یه بشرم نقشم منجی عالم بشریت نیست قدر خودم و اختیاراتم تو مسائل دنیا سهم دارم چه بسا یه مادری تو اون هواپیما آبستن باشه بچه ای رو که قراره تو اون سقوط زنده بمونه و واکسن ایدز رو کشف کنه و همینطور آیندۀ اون مردم منطقۀ مسکونی که من بشر جدی نمی دونم مرگشون در اون لحظه تصمیم درسته یا زنده موندنشون..
    بذاریم یکم هم تقدیر کار خودشو بکنه

    البته من شاسکول حق انتخاب ندارم ها ولی اگه مثلا امامی همچون شما تصمیم گیرنده باشن که سرنشینای هواپیما غلط کردن اعتراضی داشته باشن چیز هم روش خوردن :D :D فوش گذاشتم برا هر کی رو حرف امام حرف بزنه
    پاسخ:
    کاملا درست می گی. ممکنه یه نفر از این سانحه جون سالم به در ببره و در آینده دنیا رو انگشت به دهن کنه. همینطور ممکنه بجای یه دانشمند یه انسان جانی زنده در بره. کسی چه می دونه؟ آدم هرچی بیشتر به این موضوع فکر می کنه کمتر می تونه تصمیم بگیره

    ای بابا. من نوکرتم هستم. حالا که اینطور شد اصلا من از قدرت های ماوراییم استفاده می کنم هواپیما سالم به زمین برسه بعد همه سرنشسنانشو تک تک دار می زنم. که ذهنتو الکی مشغول کردن خاطرت مکدر شد :D

    بنظر من مرگ و زندگی آدمها چیزی نیست که یه موجود دیگه از اون نوع بخواد و بتونه براش تصمیم بگیره...البته ک فاجعه از همون اول خلقت از جایی شروع شد که یک نفر حق تموم کردن زندگی نفر دیگه رو به خودش داد و...نمی خوام بحث رو طول و تفسیر بدم،اما در کل منظورم اینه که هرچیزی فارغ از اختیاری که به ما داده شده یک مسیر روشن و از پیش تعیین شده داره و صرفا کسایی که به همه جوانب اشراف دارند می تونند در عین درک این موضوع کاملا بپذیرندش...

    من مشخصا کاری نمی کردم،یعنی چون کمک خاصی از دستم برنمیاد ترجیح میدم دستکم جون کسی رو نگیرم این وسط ...اونم در شرایطی که وقوع هیچی دقیقا مسلم نیست...

    باتشکر!

    پاسخ:
    قطعا همینطوره. خب نظرت درباره اعدام هایی که صورت می گیره چیه؟ یک انسان برای مرگ یه انسان تصمیم می گیره

    داشتم فکر می کردم این کار به نوعی شبیه به درمان بیماری سرطان با پرتو درمانی در یک فرد مبتلا به این بیماریه. برای از بین بردن بافت های سرطانی پرتو درمانی بافت های سالم رو هم از بین می بره. و ممکنه بدن بیمار تا حدی ضعیف بشه که دیگه نتونه ادامه بده و موجب مرگ بشه. اما این امید وجود داره که با از بین بردن بافتهای آسیب دیده از مبتلا شدن بافت های سالم جلوگیری بشه. نمی دونم. این الان به ذهنم رسید.
    اگه شدت سانحه درحدیه که هیچ کدوم از مسافرها زنده نمی مونن،راه دوم.
    پاسخ:
    تنها چیزی که ما می دونیم اینه که با سقوط هواپیما در منطقه مسکونی، آمار کشته ها چند برابر می شه. همین
    ای بابا ممار از کی تا حالا رفتی برج مراقبت هواپیما یا بهتره بگم مسندوزارت دفاع؟ بهرحال من راه اول را انتخاب میکنم چون تا اخرین لحظه امیدوارم راهی برای جلوگیری از سقوط پیدا شود...
    پاسخ:
    منم به احتمال زیاد راه اولو انتخاب می کنم. البته اگه تا نیم ساعت دیگه نظرم عوض نشه د:
  • آقای سر به هوا ...
  • سلام
    پست آخرتو خوندم ! سبک نوشتنت رو دوست دارم
    اگر با تبادل لینک موافقی منو با عنوان " دلنوشته های آقای سر به هوا " لینک کن و بعد خبرم کن تا منم لینکت کنم
    راستی ! یادت نره عنوان لینک + آدرس وبت رو برام بفرستی
    منتظرتم
  • آناهیتا طـــ
  • خب خیلی فرقی به حال مسافرا نمی کنه. اونا ک بهرحال میمیرن.

    البته اون چیزی ک باعث می شه اون فرد همون لحظه به موشک فک نکنه شاید اون یه ذره امیدی باشه ک به 0.01 درصد سالم فرود اومدن و نجات پیدا کردن داره...
    شاید یه جای نرم سقوط کنن. شاید ازین کف صابونیا براشون بیاد. شاید...

    و همین شایدا همیشه مارو امیدوار نگه میداره. حتا وقتی که واقعا دیگه امیدی نیست..
    پاسخ:
    همین یه ذزه امید، و محدود نبودن شرایط. بنظر من این دو تا باعث می شن آدم نتونه تصمیم بگیره. الان که حال ندارم بعدا که حال داشتم ادامه این پستو می نویسم 

    خب نمیدونم چجوری باید درباره ش بحث شه...چون اولا بنظرم از جهات مختلفی قیاس شما با درمان سرطان ی قیاس مع الفارقه!و از منظری هم نه .که شاید جای بحث داشته باشه و بشه بهش پرداخت...

    دوما راجع به مساله ی اولی که مطرح کردید ممکنه هرکسی با توجه به اعتقادات خودش یک جور جبهه گیری داشته باشه...کمااینکه می بینیم خیلی ها وجودش رو نقض دموکراسی میدونند و...

    چون مقایسه ی اولتون کاملا روشن نبود نمی تونم متوجه ی اصل منظورتون بشم.چون واقعا اون قانونی رو که منجر به اعدام میشه رو باید درست بررسی کرد و صرفا با ی نگاه سطحی نمیشه درباره ش قضاوت کرد...اگه مدنظر داشته باشیم که خود انسان هم تصمیم گیرنده ی در مرگ و زندگیش نیست بشه به ی جاهایی رسید...


    پاسخ:
    بله. مع الفارق شد. بیش از اون که بتونم توی مثالم یه بیماری سخت رو به سقوط هواپیما مانند کنم، بیمار رو به مسافر شبیه کردم. اینو ادامه نمی دم چون بنظرم چندان مثال اخلاقی ای نمیاد.

    بحث سر چه قانونی نیست. بحث اینه که یه انسان انسان دیگه ای رو به مرگ محکوم می کنه. آیا این اتفاق همیشه بده که موجودی از نوع خودش بخواد برای زندگیش تصمیم بگیره؟... پس اگه این قانون درست باشه، انسان ها می تونن برای مرگ یا زندگی دیگری تصمیم بگیرن؟!. البته موافقم که مسئله باورها (خصوصا بازدارنده ها) رو نمی شه نادیده گرفت.
    من 500 نفر رو ! خب پونصد نفر بمیرن بهتره  از اینه که 500 + یه شهر مسکونی بره روی هوا دیگه (:
    پاسخ:
    : )
    اگه بخوایم تعداد کشته ها رو به حد افل برسونیم، بله. در نگاه اول این راهکار مناسب تره.
    سقوط متناظر با احتمال مرگ انسانهای زیادیه، اما هیچ قطعیتی هم در این باره وجود نداره.
  • خانوم ِ لبخند :)
  • از اونجایی که آدم تصمیم گیری تو چند دقیقه نیستم، مطمئنا انقدر لفتش میدادم که هواپیما سقوط میکرد... ولی خب راه دوم خیلی سخته انتخابش! ترجیحا راه دوم رو انتخاب نمیکردم! حداقل اینطوری درکش برا اطرافیان راحت تره که خلبان آخرین تلاش هاش رو کرده برای زنده نگه داشتن مسافرهاش!

    ولی خب تصمیم گیری تو لحظه مطمئنا متفاوته با اون چیزی که الان فکر می کنیم.
    پاسخ:
    هی ادم می خواد یکی از راه حل ها رو انتخاب بکنه اما باز یه مسئله دیگه به ذهنش می رسه. قطعا کار من هم نیست توی چند دقیقه تصمیم بگیرم

    اگه بخوام واضحتر بگم میشه این؛اینکه حق تصمیم گیری درمورد مرگ و زندگی آدمها سلب بشه ی حالت مطلوب و ایده آله که هممون میدونم آیده آلها به ندرت شرایط اجرا رو پیدا میکنند...

    مساله ی بعد اینه که این حق حتی از خود فرد هم سلب شده،یعنی اینکه کسی مجاز نیست درباره ی بودن یا نبودن خودش تصمیم بگیره(اینجاس که اعتقادات نقش بیشتری بازی میکنه و تفاوتها رو بوجود میاره)حالا از اونجایی که این ی ایده آله و همیشه همه شرایط ایده آل نیست،پیش اومدن خلافش قابل انتظاره...وقتی کسی به خودش اجازه میده اعمالی رو مرتکب بشه که حالا براساس هر دین و مسلکی مستحق نیستی بشه،درواقع خودفرده که رای به نابودی خودش داده(که البته نباید باشه ولی هست)در این صورته که قانون و اجراش اهمیت پیدا میکنه و فک نمی کنم این دوتا مساله با هم منافاتی داشته باشه...

    پاسخ:
    بله، به ندرت شرایط ظهور ایده آل ها مهیا می شه. موافقم.

    بخش اعظمی از انتخاب های ما توسط یک سری از باورها محک زده می شه که بشدت اثر پررنگی رو بجا می ذاره.
     در شرایطی که ما در تصمیم گیری بین دو امر مهم با نتیجه های سنگین گرفتار میشیم، وقتی به سرانجام ناگواری که انتخابمون داره فکر می کنیم، قدرت انتخاب ازمون گرفته میشه. و دنبال راهی می گردیم که بهمون این اطمینان رو بده که اگه اشتباه کردیم مسئولیتی متوجه ما نمیشه. من فکر می کنم اعتقادات (ایمان، باور، وعده، قانون و...) چیزی هستن که ما در این لحظه ها دنبالشیم.
    بارها سر کلاس جزا بحث کرده ایم که اگر دونفر روی تخته ای روی اب شناور باشند کسی می تواند برای نجات یکی از ان ها دیگری را در اب بیاندازد ..کسی می توانند بین نجات جان مادر و جنین انتخاب کند ! 
    جوابی نداشتم ..
    هیچ کس نمی تواند سر جان ادم ها تصمیم بگیرد..برای سئوالت جواب ندارم ....
    پاسخ:
    اینا اصلا جواب قانع کننده ای ندارن. بر اساس یک سری عقبه های فکری هستن که در افراد متفاوته. هیچ جامعیتی نداره.
  • آلبرت کبیر
  • همیشه میشه انتخابو خلق کرد... من که به شخصه مجبور نیستم یکیو انتخاب کنم :))
    پاسخ:
    همیشه نمی شه انتخابی خلق کرد، چون همیشه فرصت خلق انتخاب وجود نداره.  گاهی فقط باید انتخاب کرد. مجبوری بین چند راه، اما آزادی که کدوم راه رو انتخاب کنی.

    صد در صد یه موشک می فرستم اصلنم برام اهمیت نداره که خودم حکم مرگشونو دادم حتی یه نفرم کمتر کشته بشه نعمت بزرگیه
    پاسخ:
    چه تصمیم قاطعی :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی