تبخند




این صندل رسوایی، نطقیست ته کفشم!



خوانده ها و شنیده ها 1

يكشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۳ ب.ظ

یک)

بخشی از من در سایرین نهفته است. بخشی که در بیشتر مواقع از دید خودم پنهان می ماند و هر یک از این سایرین با یک وجهه از من مواجه می شود. دوست ها، اشنایان و اطرافیان با حرف ها، نظرها، قضاوت ها، پیشنهادها و بازخورد هایشان این فرصت را به ما می دهند تا با آن بخشی از خود که از نظرمان پنهان مانده آشنا شویم. همه ما از انتقاد متنفریم اما با انتقاد زنده می مانیم!.


یک همچین مفاهیمی را قبلا جایی خوانده بودم که یادم نیست کجا بود. بنظرم حرف حساب آمد.


دو)

مطلب نشاط آوری را چندی پیش در پایگاه اطلاع رسانی آیت الله بروجردی خواندم. به شما هم توصیه می کنم بخوانید. شاید موجب نزهت خاطر شما هم بشود. (+)


سه)

می فرماید:

اگر نه روی دل اندر برابرت دارم، من این نماز حساب نماز نشمارم، ز عشق روی تو من رو به قبله آوردم، وگرنه من ز نماز و ز قبله بیزارم، مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانی، حدیث درد فراغ تو با تو بگزارم، وگرنه این چه نمازی بود که من با تو، نشسته روی به محراب و دل به بازارم،

نظرات  (۱۲)

یک) خیلی جالب بود.
دو) من چند وقت پیش یه همچین مطلبیو توی یه منبعِ غیر مذهبی خوندم و به نظرم اصلن خنده دار نیست و چه واقعا وجود داشته باشه چه نه، بازم خنده دار نیست. بهرحال من معتقدم علمای گذشته خیلی با شبهِ علمای زمان ما فرق داشتن و فارغ از مسئله ی مذهبی، خودشون انسانهای بزرگی بودن و قابل احترام.
پاسخ:
ای بابا... ای بابا... تعجبم نکردی؟ د:
مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانی، حدیث درد فراغ تو با تو بگزارم،
پاسخ:
: ) ) )
عالی بود!!!بخصوص اون مطلب 
پاسخ:
: ) ) )
  • نیمه سیب سقراطی
  • 1 : اوه آره ... این طرز دیدگاه خیلی خوب بود ... باید بیشتر بهش فکر کنم ...

    2 : اصن فیزیک و فیزیکی ها یه چیز دیگه ن ؛)

    3 : خواجه عبدالله انصاری ؟
    پاسخ:
    2. خصوصا اتمیاش ذ:

    3. منسوبه به مولوی
    سه خیلی خوب بود. 
    پاسخ:
    : ) ) )
    اوه اوه چه وضعیه! همه هستن پیامبر انیشتن کندی بمب اتم... بعد میگن گوز به شقیقه ربط نداره. 
    پس انیشتن پیشگو هم بود. 
    انیشتن اگه کتاب مقدس دین خودش رو دقیق می خوند میدید امثال جن سلیمان هم خیلی تند و تیز بودن.
    پاسخ:
    مسخره نکن. لابد پس فردام که نامه های محرمانه من و فیزیک دان های مشهور چاپ شد میخوای بیای مسخره کنی؟!
  • خانوم ِ لبخند :)
  • 1- بعضیا خیلی زود رنجیده خاطر میشن، لذا من ترجیح میدم انتقاد نکنم زیاد... اما خب کسی هم بهم بگه اشتباهاتمو در صورتی که بلد باشه چطوری بگه، ناراحت نمیشم

    2- نامه ی انیشتین خیلی جالب بود... نمیدونستم قبلا
    3-حضرت مولانا و دیگر هیچ...

    : )

    پاسخ:
    1. منم زیاد انتقاد نمی کنم. ولی همون کماش خیلی راهگشا هستن، تا آخر عمر! د:

    : )
    اون دو یعنی راسته یا مسخره ست؟ البته من نخوندمش ولی کلا اینو همو می شناختند یعنی؟
    پاسخ:
    من با شوما شوخی دارم؟ این گستاخی ها رو از کجا یاد گرفتی؟ د:
    نه تعجب هم نکردم چون چند سال پیش شنیدم که دانشمندا خیلیهاشون به خدا ایمان میاوردن اما خب به خاطر بحث جامعه و موقعیتشون آشکارش نمیکردن. (دقیقا کاری که علمای بزرگ سنی میکنن! خودشون میفهمن مذهب شیعه درست تره اما غرورشون یا ترسشون اجازه نمیده علناَ قبول کنن) مثلن بچه تر که بودم، بابام ماجرای مقاله ی یکی از دانشمندا که من اسمشو الان نمیدونم چی بود رو برام تعریف کرد که اون دانشمند تونسته بود با همین استثنا بودنِ وضعیتِ رفتارِ آب توی دمای صفر تا چهار درجه ثابت کنه خلقت یه پدیده ی تصادفی نیست و برنامه ریزی شده است و قطعا خدایی وجود داره که با هدف آفریده همه چیو.
    چن وقت پیش توی یه مجله خوندم که هاوکینگی که تا همین پارسال میگفت جهان امکان نداره خدایی داشته باشه، توی بررسی هاش به این نتیجه رسیده که امکانِ وجود خدا ممکنه! د:
    در هر صورت من تعجب نمیکنم اگر یه دانشمند با یه عالِم شیعه در ارتباط باشه چون اطلاعاتِ بزرگانِ شیعه راجع به مسائل آفرینش و خلقت لااقل از علمای مسیحی و یهودی معتبرتر و بیشتره. من نمیگم این خبری که راجع به اینشتین منتشر شده راسته ولی میگم راست بودنش بعید و خنده دار نیست.
    پاسخ:
    ولی من خیلی تعجب کردم د:

    در باره مسائل خلقت در مسیحیت و یهودیت اطلاعی ندارم. این چیزام سرم نمیشه اصلا!. خیلی بی پیرایه باید با من صحبت کنن تا سر در بیاریم د:

    بله متاسفانه الان دروغ طرفدار بیشتری داره چون انگار با شنیدن دروغ مردم خوشحال ترن!نمی دونم شاید گاهی زیادم بد نباشه...در مورد دومی خب متاسفانه وقتی تو یک جامعه ای برای اینکه مردم متوجه دین کنند اخباری مثل مشاهده اماکن متبرکه از فضا توسط یک فضانورد هندی و مسلمان شدنش منتشر میشه،که صحت علمی نداره باعث میشه یه فضای بدبینی نسبت به قضایایی مثل مکاتبات انیشتین و آیت الله بروجردی پیش بیاد.
    خب این مکاتبات صحت داره اما نباید تصور بشه که مثلا انیشتین معادله نوشته و بروجردی حل کرده!فکر می کنم می دونید دیگه مسیله نسبیت انیشتین رو پل میان علوم انسانی و فیزیک و ریاضیات می دونند و در واقع این نقطه اتصال باعث شد که این علوم با هم مرتبط دانسته بشوند.آن روایت مورد اشاره انیشتین هم در راستای اثبات نظریه اش یعنی شکست زمان بوده و مسیله اش با اجنه و ...خیلی فرق می کنه.چون اون جابه جایی مکان هست ولی در روایت معراج زمان شکسته میشه.در مجموع به نظرم همه این مسایل جدا از وجه دینی و علمی به توانایی انسان اشاره داره و ایده هایی که دانشمندان برای جهان آینده دارند.
    پاسخ:
    یک چنین خوشحالی بی اساسی چه سودی داره؟ شاید یه تخدیر موقت باشه ولی چقدر؟

    از کجا مطمئن هستید صحت داره؟ من نتونستم قبول بکنم
    خب من مقاله مرتبط با این موضوع رو سال ها پیش از منبعی که برام قابل اعتماد و موثق بود خوندم.شما می تونی قبولش نکنی و تحقیق بکنی در این زمینه.
    منم قبلا فکر می کردم این خوشحالی فایده ای نداشته باشه اما بعدا با مصادیقی مواجه شدم که دروغ رو ضرورت می کرد.بهرحال مردم این طوری خوشحال ترند حتی اگر بگن اهل دروغ گفتن نیستن اغلب برای اینکه به آرامش برسن دروغ می گن و ترجیح می دن دروغ بشنون
    پاسخ:
    قبول دارم. اینطوری آدم خوشحال تره، بیشتر آرامش داره ولی آخرش روزیه که سنگ رو سنگ بند نمی شه

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی